<-Text1->

آمار مطالب

کل مطالب : 26
کل نظرات : 2

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 3
باردید دیروز : 1
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 14
بازدید سال : 141
بازدید کلی : 12114

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان علمی و آدرس safari2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : عرفانه صفری
تاریخ : دو شنبه 4 اسفند 1393
نظرات 15
تعداد بازدید از این مطلب: 415
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : عرفانه صفری
تاریخ : دو شنبه 4 اسفند 1393
نظرات 0
تعداد بازدید از این مطلب: 388
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


نویسنده : عرفانه صفری
تاریخ : دو شنبه 4 اسفند 1393
نظرات 0
تعداد بازدید از این مطلب: 389
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


نویسنده : عرفانه صفری
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1393
نظرات 1

پسرک درحال که ازخانه دور شده بود چشمش به شیئی درخشان افتادکه درآن سوی خط آهن جلوه گیری می کرد،به دنبال آن رفت تا

آن رایردارد. اویک سکه پیداکرده بود. پس باخوش حالی سکه رابرداشت وبرا ی آنکه باآن چیزی بخردبه راه افتاد.

وقتی می خواست ازریل عبورکندسکه ازدستش رهاشدوبین سنگریزه هاوریل آهن افتاد .

کودک مصمم بود سکه رابه دست بیاورد،بنابراین رو ریل نشست تا سکه راهرطوری که شده بیرون بکشد.

درهمین لحظه ها که کودک روی ریل نشسته بودمادرصدای قطار ،راشنیدکه نزدیک می شود.

سپس کنارپنجره رفت تا ازفرزندش بخواهد به داخل خانه برگردد امادیدفرزندش روی ریل نشسته است وبه صدای قطارتوجهی

نمی کند. سراسیمه ازخانه بیرون آمدتافرزندش را ازروی ریل کناربکشد امابا فرزندش خیلی فاصله داشت

وممکن نبودمادربتواند زودترازقطاربه فرزندش برسددرهمین لحضه بودکه تمام لحظاتی راکه بافرزندش گذرانده بود جلو پشمانش

ظاهرشد ناگهان اوتصمیم گرفت به جلوی قطاربرود وقطار را متوقف کند اوازپسرش می خواست که ازروی ریل قطارکنار برود

ولی اوبه حرف مادرش توجهی نکرد دراین لحظه بودکه راننده ی قطارآن زن رادیدامابرای ترمزگرفتن دیرشده بود

وقطارپس ازبرخوردبه مادردرچندقدمی پسرایستاد.

(مباداماهمچون کودکی باشیم که به بهانه ی سکه ای مادروپدرمان رادرحالی که باتمام وجودبرای ما وبه خاطرما

ازخودشان می گذرندنادیده بگیریم)

 

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 293
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7


برگریزان
به وبلاگ من خوش آمدید

خوش آمديد ميهمان


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود